سلامی دوباره^^ خب خب تصمیم گرفتم که دیگه حماقت نکنم و وبمو نبدم و با همین یه چسه امید، پست بذارم و بیشتر از روزی که میگذرونم بخونین و چیز هایی که هست رو بهتون بگم شنشننش.
امشب یه سریال جدید شروع کردم و تا الان پشمام ریخته! چون خیلی پشم ریزونه، اسمش قاضی شیطان یا همون دویل جاجه. باید هییی بگم "ای کاش بی ال میشد." چرا؟ به خاطر این دو تا مرتیکه که دارین میبینین! لاناتیا جوری بهم نگاه میکنن و نزدیک میشن که آخر به فاک میرم. درسته، من فقط یه قسمتشو دیدم ولی با همین قسمت، قشنگ پنیک کردم! حالا تا چند قسمت دیگم میبینم تا نظرمو بهتون بگم؛ تا الان خیلی خوب داستان شروع شده!
با وجود این که انقدر دلم برای اکسو تنگ میشه، ولی با دیدن تعداد روز های سوهو و چن، پشمام میریزه، و بعد که تعداد روز های چانبکو میبینم، دیگه خودم میریزم و پشمام میمونن- سوهو تو بهمن میاد و اصن باورم نمیشه این همه مدت، سربازی بوده.همش فکر میکنم یه قرنه داره خدمت سربازی میکنه... میدونین چرا اینو میگم؟ سربازی شیومین و کیونگسو عین چی سربازی تموم شد ولی سوهو خیلی فرق داره، چون ستون اکسوئه و نبودنش باعث میشه روز ها یه کمی کند بگذره-
حالا جدا از اون، گوش کردن به آهنگ هاشون(مخصوصا از آلبوم د وار) و دیدن ام وی هاشون، بازم حس خوشحالی بهم دست میده ولی در کنارش، حس غم و دلتنگی هم بهم دست میده- زندگی اینطوریه دیگه^^
تو یکی از چنلا بودم که میگفت که چه شعری تو ذهنتون هست؟ منم ناشناس دادم و گفتم "شعر آیینه شکسته از فروغ فرخزاد".نمیدونم خوندین شعر هاشو یا نه ولی میتونم بگم که من همین شعر رو با صدای خودم خوندم، اگه میخواین دانلودش کنین و بشنوین. "دریافت" رو کلیک کنین، این شعری که میذارم رو بخونین^^
دیروز به یاد تو و آن عشق دل انگیز
بر پیکر خود پیرهن سبز نمودم
در آینه بر صورت خود خیره شدم باز
بند از سر گیسویم آهسته گشودم
عطر آوردم بر سر و بر سینه فشاندم
چشمانم را ناز کنان سرمه کشاندم
افشان کردم زلفم را بر سر شانه
در کنج لبم خالی آهسته نشاندم
گفتم به خود آنگاه صد افسوس که او نیست
تا مات شود زین همه افسونگری و ناز
چون پیرهن سبز ببیند به تن من
با خنده بگوید که چه زیبا شده ای باز
او نیست که در مردمک چشم سیاهم
تا خیره شود عکس رخ خویش ببیند
این گیسوی افشان به چه کار آیدم امشب
کو پنجه او تا که در آن خانه گزیند
او نیست که بوید چو در آغوش من افتد
دیوانه صفت عطر دلآویز تنم را
ای آینه مردم من از حسرت و افسوس
او نیز که بر سینه فشارد بدنم را
من خیره به آینه و او گوش به من داشت
گفتم که چه سان حل کنی این مشکل ما را
بشکست و فغان کرد که از شرح غم خویش
ای زن چه بگویم که شکستی دل ما را• آیینه شکسته – فروغ فرخزاد
در آخر، آهنگ "1121" از هالزی و آهنگ "Not friends" از لونا(ههجین، ایو، کیم لیپ و جینسول) گوش بدین^^
• سوال: دوست داریم جای کدوم چیز ها تو آسمون باشید؟ میتونین جای ماه باشید یا ستاره یا هر چیزی... با دلیلم بگین، منم میگم:
دوست دارم جای ماه باشم، یه ماه ای که با ستاره های دور و برش تنهاست و میدرخشه و انرژی به بقیه میده، گاهی وقتی غمگینه، خودشو اسیر سایه زمین میکنه تا کسی غمش رو نبینه :>
همین دیگه، فعلا^^