. ݁𖦹₊ ⊹

این روزها چه خبر، سحر جان؟

خب حقیقتا روزهام معمولی، با دلتنگی، خوشحالی و بدبختی میگذره. این روزها میبیم که بچه‌ها درس میخونن و فحش‌های غیر قابل گفتن به درس و هر چی کو فت و زهرمار مربوط به مدرسه‌ست میدن و این حس استرس - با وجود این که تو زندگی، دیگه چیزی به اسم امتحانات مدرسه وجود نداره - بهم دست میده، چون عادت داشتم به این موقعیت‌ها، البته، بهتره بگم "عادت بد و وحشتناک." 

جدا از این‌ها، خواهرم و داداشم هر روز میرن سرکار و من و مامان، واسه این که حوصله‌امون سر نره، یهو صحبت میکنیم، میخندیم، غصه و حرص میخوریم و در نهایت بهم میگیم "حوصله‌امون سر رفته." و هنوزم عادت تنهایی رو ندارم.

میشه گفت خیلی وقته دیگه سرماخوردگی ندارم، فقط اثرات رو من مونده، یا همش باید تف کنم یا همش سرفه میکنم ولی مهم نیست. البته، بازم دوباره یه بلایی سر خودم اوردم و بله، دو روز پیش اسهال و دلپیچه وحشتناک گرفتم. آلوچه زیاد به معده‌ام نمیساخت و هر لحظه مرگ رو به چشمم میدیدم. =|

وقتی میگم وحشتناک یعنی وحشتناک بود، دیگه عمقشو بفهمید- ولی الان خوشبختانه بهتر شدم و سعی کردم یه رعایتی بکنم.

یه مدتیه حس بهتری دارم، یه وقت‌ها وجودم پر از رقص میشه و هی میخوام برقصم. چه با آهنگ، چه بدون آهنگ. اون روزهای سختی که داشتم، حوصله آهنگ گوش کردن نداشتم، اما این بار وضع جوری شده که حتی اگه بی‌حالم بشم، باز آهنگ گوش کردن من رو سر پا نگهم میداره.

این روزها هم دلتنگم. این دلتنگی جوریه که نمیتونم حرفی بزنم ولی نصف شب، یه لحظه دلم برای بنگچان، برای خنده‌های قشنگش و لایوهای پر از حس خوبش تنگ شده. ولی فقط این نیست، دلتنگ کای هستم، دلتنگ اکسو هستم، با این که یه مدتیه از کمپانی اس‌ام تخمسگ شکایت کردن - و چیزهایی که از کارهای کمپانی شنیدم، شاخمو در اورده - و خوب کاری کردن. حتی دلتنگ اس‌اف‌ناین هم هستم، حتی دلتنگ مونبینم، دلتنگ روزهای قدیم، دلتنگ بچه‌های وبلاگ‌نویس که بعضی‌هاشون ازشون خبری ندارم، دلتنگ روزهای خوب خودم شدم و دلتنگ خودم شدم... میبینید؟ دلتنگی‌‌هام زیادن، واسه همینه که نمیگم، چون ضایع‌ست، من خود "دلتنگی" ام.

بگذریم. من یه هفته‌ست که همش میرفتم تو پنل وبلاگم تا برم پست بذارم ولی دقیقا گیر میکنم و هیچکاری نمیکنم. الان فکر کنم تونستم طلسم رو بشکنم تا پست بذارم. و اینجا هم بگم، یه تغییرات کوچولو روش گذاشتم. اون سه‌تا عکسای بالا رو عوض کردم، آهنگ عوض کردم، یکی دو‌تا از پست‌های سه - چهار سال پیش رو آرشیو کردم و آره. خلاصه، من سعی میکنم پست بذارم، هر چقدر کم باشه.

پ.ن: happy pride month.♡

پ.ن۲: اونایی که امتحان دارین، فایتینگ. امیدوارم تلاش‌هاتون پر از نتیجه خوبی داشته باشه.^^

پ.ن۳: دلم برای یومیکو تنگ شده بچه‌ها جون.

پ.ن۴: حس میکنم گوش کردن آلبوم فایو استار اسکیز با هدفون جوابگو نیست، باید به اسپیکر گنده وصل کنم و صداشو ببرم بالا که خونه رو ببرم رو هوا.XD