امروز داشتم به کسایی که تو وبلاگم دنبالم میکنن رو چک میکردم و یه سری به وبلاگشون زدم. دیدم اکثرشون خیلی وقته نیستن، اونم یکی - دو سال که بعضی‌هاشون دوستای من بودن و ممکنه به خاطر کنکور یا هر چیز دیگه‌ای باشه. بعضی‌هایی که نیستن، بیشتر تو فضای مجازی فعالیت دارن(همون اینستا یا تلگرام یا هر پلتفرمی) و بعضی‌های دیگه تو هیچ جایی فعالیت ندارن و زندگیشون رو میگذرونن. این حس عجیبی داره، که فقط خودمون که داریم وبلاگ‌نویسی میکنیم، موندیم و این دنیای وبلاگ‌نویسی رو زنده نگه داشتیم. حالا نمیدونم، اگه یه روز قلم نوشتنم یه روز خشک شه، واقعا حس بدی بهم دست میده. درسته که هر چیزی تاریخ انقضا داره اما واقعا دلم نمیخواد این دنیا برام یه روز تموم شه. هرچقدر که فعالیتم توش کم باشه، نمیخوام ولش کنم.

حس کردم این حرف‌ها رو اینجا بگم خیلی بهتره، چون فقط یه وبلاگ‌نویس این رو میفهمه این حس رو.

پ.ن: تو فکر پادکست درست کردنم ولی برای آماده کردنش و کار کردن روش ممکنه طول بکشه. ولی اگه یه روز همچی کاری کردم، اعلام میکنم. :>

پ.ن۲: دل تو دلم نیست و خیلی منتظر کامبک اکسو هستم. :((

پ.ن۳: این روزها قلاب بافی میکنم و این خیلی باحاله، باید خیلی از این قلاب بافی یاد بگیرم(مامانم تو این کار استاده)